ذکرهای سقائی دهۀ اول محرم ، سبک ۳۰ ( ۸ شب)
پخش سبک ورود به کوفه دگر ندارد، توان و طاقت، زِ بس که محنت، کشیده زینب در این اسارت، درونِ محمل، زِ بارِ ماتم، خمیده زینب زِ کربلا تا، به شهرِ کوفه، به جز مصیبت، ندیده زینب ********** بند دوّم ********* زِ گـلـشنِ آرزویِ عـالـم، گـل اُمـیـدی، نـچـیـده زینب رقیّه یادِ پدر نموده، به جان غـمش را، خـریده زینب زِ کربلا تا، به شهرِ کوفه، به جز مصیبت، ندیده زینب **شعر از: مجرد همدانی** ***************** حُرّ بن ریاحی ****************** خجل شدم من زِ اشتباهم، که سر فکنده، من از گناهم زِ در مرانم، دگر حسین جان، به رحمتِ تو، بُوَد نگاهم نهـادهام سـر بـر آسـتانت، بـبـیـن که حُـرّم بـده پـنـاهم ********** بند دوّم ********* ترحمی کن که روسیاهم، به درگهِ خود، بده تو راهم زِ کردۀ خود، منم پشیمان، که اشک و آهم، بُوَد گواهم نهـادهام سـر بـر آسـتانت، بـبـیـن که حُـرّم بـده پـنـاهم **شعر از: مجرد همدانی** **************** حضرت علی اصغر *************** به خیمه غوغا، شده واویلا، عـلی تلـضیٰ، کند خـدایا ندارد او شیر، دهد عدو تیر، که تا شود سیر، به دست بابا خدا کند تا، نبـیـند اصلا، رباب دلخـون، گـلوی او را ********** بند دوّم ********* زِ دست بابا، به پیش زهرا، روی به عقبیٰ، چنین دریغا ز خون اصغر، نموده داور، رخ حسینش، خضابِ سیما خدا کند تا، نبـیـند اصلا، رباب دلخـون، گـلوی او را **شعر از: ناصر زارعی** **************** حضرت علی اکبر *************** ای شـبه طاها، نما مـدارا، به قـلب بابا، یـوسـف لـیلا برو به میدان، ولی علی جان، کمی قدم زن، به نزد بابا شوی به صحرا، ز جور اعـدا، علی اکـبر، ارباً اربا ********** بند دوّم ********* تنت هویدا، شده به هر جا، درون صحرا، علی واویلا به کام عطشان، شدی تو قربان، در این بیابان، جوان رعنا شوی به صحرا، ز جور اعـدا، علی اکـبر، ارباً اربا **شعر از: ناصر زارعی** ***************** حضرت عباس ****************** فتاده سقا، به خاک صحـرا، تنش سراپا، شد ارباً اربا دریده مشکش، شکسته فرقش، فتاده دستش، ز جور اعدا اخا ببخشا، برادرت را، نشد رسانم، به خـیـمه آب را ********** بند دوّم ********* غریب و تنها، عزیز زهرا، قدش شده تا، ز داغ دریا به فرق پاره، کند نظاره، زند شراره، به عرش اعـلا اخا ببخشا، برادرت را، چسان رسانم، به خیمه او را **شعر از: ناصر زارعی** ***************** شام غریبان ****************** چه شد که دیگر؟ زِ گلشن دین، نوایِ مرغِ سحر نیاید صدایِ اصغر، به گوشِ مادر، زِ گاهواره دیگر نیاید چرا به یثرب، عزیزِ زهرا، زِ کـربـلا از سفـر نیاید؟ ********** بند دوّم ********* دگر زِ میدان، برایِ زینب، زِ نوجـوانان، خـبر نیـاید غمین و گریان، زنان و طفلان، خبر زِ اکبر مگر نیاید چرا به یثرب، عزیزِ زهرا، زِ کـربـلا از سفـر نیاید؟ **شعر از: مجرد همدانی** ***************** خروج از کربلا ****************** چگونه بیتو روم حسین جان، ز کربلا تا به شام ویران ز جور دشمن، روم به کوفه، به ناقۀ بی جهاز و عریان به چشم خونبار، خدانگهدار، عزیز مادر، اخا حسین جان ********** بند دوّم ********* فتاده ای تو، به خاک میدان، من میروم با همه یتیمان منم مدد کار، به غم نصیبان، تو بی کفن مانده در بیابان به چشم خونبار، خدانگهدار، عزیز مادر، اخا حسین جان **شعر از: مجرد همدانی** ***************** سوم عاشورا ****************** به خاکِ هامون، فتاده در خون، ز جورِ اعدا، همه بدنها ورق ورق همچو مُصحفِ حق، طَبَق طَبَق گُل، چو نسترنها بریزد از هر دو دیده کوکب، به یادِ یاران و بیکفنها ********** بند دوّم ********* نشسته بر قلب زار زینب، تمام داغ و غـم و محـنها کند نوازش، تمام طفلان، دهد تـسلی، هم او به زنها بریزد از هر دو دیده کوکب، به یادِ یاران و بیکفنها **شعر از: محمد مسکین** |